- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان، فوتبال به عنوان عنصری جدایی ناپذیر از اجتماع، همواره جایگاهی ویژه در طول دوران حکومتهای مختلف داشته است. حکومتها با اطلاع از قدرت عجیب و غریب این مقوله در اجتماع، فوتبال را عامل اصلی پروپاگاندا انتخاب کرده و برای به رخ کشیدن قدرتشان در جوامع بین المللی، دست به دامانش شده بودند.
در این زمینه، حمایتهای علنی برخی حاکمان از تیمهای فوتبال، این گمانهزنی را به وجود آورده است که "آیا دیکتاتورها، نتایح بازی تیم محبوبشان را تعیین میکردند؟" میدان، صحت چنین ادعایی را بررسی میکند.
هیتلر؛ گرگِ دهن آلوده یوسف ندریده!
دیکتاتور بزرگ، آدولف هیتلر، شاید پارادوکسیکالترین شخصیت تاریخ باشد. مردی که در اندیشه بازگرداندن غرور از دست رفته ژرمنها، کشوری را به ورطه نابودی کشاند. بدون شک، او نیز همچون سایر حاکمان، اهمیت فوتبال را درک میکرد اما برگزاری المپیک برلین، بزرگترین دستاورد ورزشی دوران نازیها بود؛ مجالی برای قدرت نمایی امپراطوری آلمان، مقابل چشم نمایندگان سایر ابر قدرتها.
باوری وجود دارد مبنی بر حمایت آدولف هیتلر از شالکه 04 در فوتبال آلمان. هیتلر علاقه چندانی به فوتبال نداشت و همانگونه که اشاره شد، مقوله ورزش برای هیتلر، پُر اهمیتتر از فوتبال بود. همچنین علاوه بر اینکه او هرگز اظهار نظری در رابطه با حمایت از شالکه نداشت، هیچ شواهد خاصی نیز مبنی بر حمایت هیتلر از معدنچیها وجود ندارد. دلیلِ چنین باوری، قهرمانیهای متعدد آبیهای گلزن کرشن در سطح اول فوتبال آلمان، در طول سالهای 1934 تا 1945 است. سالهایی که آدولف هیتلر صدر اعظم آلمان بود و شالکه 6 مرتبه جام قهرمانی را بالای سر برد.
اما از طرفی، به نظر شما در سالهای جنگ جهانی دوم که ارتش آلمان در دو جبهه شرق و غرب میجنگید، آیا مجالی برای اعمال نفوذ پیشوا در تعیین نتایج تیمِ محبوبش در فوتبال داخلی آلمان باقی میماند؟! آن هم در کشوری که سودای بازگرداندن امپراطوری کبیر را داشته و اصرار بر کسب محبوبیت در بین عامه مردم!
موسولینی؛ دیکتاتورِ آماتوری که دوست داشت بزرگ باشد
بنیتو موسولینی، شاید منفور ترین دیکتاتور در تاریخ معاصر اروپا باشد. حاکمی که نه تنها جامعه جهانی از او نفرت داشت، بلکه در میان مردم کشورش نیز محبوب نبود و ترسی از منفور بودن نداشت. او بر خلاف هیتلر، از این شانس برخوردار بود که یکی از نسلهای طلایی فوتبال ایتالیا تحت هدایت ویتوریو پوتزو، از کیفیت بالایی نیز در مستطیل سبز برخوردار باشد و نتیجه اعمال نفوذهای خارج از زمینش، کسب دو مرتبه عنوان قهرمانی در جامهای جهانی بود.
باوری وجود دارد مبنی بر اینکه لاتزیو، تیم محبوب بینتو موسولینی بوده که خودِ موسولینی برای رقابت با دیگر تیم پایتخت، آ اس رم، تیم آبیپوش را تاسیس کرده و به همین سبب، عقاب روی لوگو آبیهای پایتخت نشین نقش بسته اما در پاسخ به چنین ادعایی، باید به چند نکته توجه داشت:
صد البته، مقصود از بررسی چنین ادعایی، مهر تایید بر ادعای "عدم حمایت موسولینی از یک تیم فوتبال در لیگ داخلی" نبوده و اتفاقاً برعکس، موسولینی از یک تیم در فوتبال داخلی حمایت میکرد اما نه در پایتخت و نه از لاتزیو. تیم محبوب آقای دوچه، بولونیا بود. تیمی از استان امیلیا رومانیا، زادگاه دیکتاتور بد نام ایتالیا که در طول حکومت او، 6 مرتبه از مجموع 7 قهرمانی تاریخش را به دست آورد و 5 بار نیز در آن سالها نایب قهرمان شد.
ژنرال فرانکو؛ کشور فدای پایتخت حکومت مرکزی
فرانسیسکو فرانکو، تنها بازمانده حکومتهای فاشیستی پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که سلطنتش بر پادشاهی اسپانیا، تا سال 1973 طول کشید. فرانکو موفقیت تیمهای پایتخت نشین را موفقیتِ حکومتش میدانست و تیم ملی فوتبال اسپانیا را نماینده شخصیاش.
توفیق رئال مادرید در مسابقات اروپایی با درخشش آلفردو دی استفانو، باعث شد سپید پوشان پایتخت، بیش از پیش توجه فرانکو را جلب کنند و این درحالی است که روخی بلانکو نیز از حمایت فرانکو، به همان اندازه برخوردار بود اما عملکردش در مستطیل سبز، غیر قابل مقایسه با دیگر تیم پایتخت نشین! همین موضوع، چنین تصوری را به وجود آورد که "از میان تیمهای پایتخت نشین، رئال سوگولی حکومت به حساب میآید و اتلتیکو از هیچ حمایتی برخوردار نیست." گزارهای که هرگز با واقعیتها و اسناد تاریخی همخوانی ندارد و از پایه غلط است.
فرانکو به همان اندازه که حامی رئال مادرید بود، از اتلتیکو مادرید نیز حمایت میکرد اما کیفیت دو تیم و به تبع، موفقیتهای کسب شدهشان، هرگز با هم قابل مقایسه نبود. از طرفی، بارسلونا نیز تا زمانی که برای حکومت مرکزی دردسر ساز نمیشد، هیچ خطری را از جانب فرانکو احساس نمیکرد و باید گفت بر خلاف تصورات، فرانکو هرگز موضع کاملاً خصمانهای در برابر کاتالونیا نداشت و به هواداران بلوگرانا اجازه میداد آزادانه (البته تا جایی که مشکل برای حکومت مرکزی ایجاد نشود)، به هواداری از تیم محبوبشان بپردازند و نیوکمپ، محل گردهمایی آنها بود.
البته، از میان حاکمانی که علناً به حمایت از یک تیم به خصوص پرداخته بودند، میتوان به نیکلای چائوشسکو به عنوان فوتبالی ترین کمونیست تاریخ نیز اشاره کرد. مردی که استوا بخارست رومانی را در طول دوران ریاست جمهوریش، به شش قهرمانی متوالی در دهه 80 رساند و اسنادی مبنی بر اعمال نفوذ او در تعیین نتایج این تیم به دست آمده است.
همچنین، در طول تاریخ افراد بدنام بسیاری از جمله دیکتاتورهای سابق کشورها علناً از برخی تیمها حمایت کردند؛ اما اسناد و مدارکی مبنی بر اعمال نفوذشان در تعیین نتایج تیم به دست نیامده است و بررسی آن موارد، از حوصله بحث خارج است.