سازمان لیگ زمان بازیهای دور یکشانزدهم نهایی رقابتهای جام حذفی فوتبال را اعلام کرد.
به گزارش میدان، حقیقتا سالهای سال است که باشگاههای فوتبال ایران قادر نبودهاند که نیازهای مالی خود را از طریق روشهای تجاری بین المللی فوتبال برطرف کنند و همیشه شاهد بدهکاریهای زیادی از سوی این باشگاهها بودهایم. بدهیهایی که گاهی به زور قوانین بین المللی پرداخت شده و هرگز هم این بدهیها به عدد صفر نرسیده است. هر چند وقت یکبار باید منتظر شنیدن خبر طرح شکایت علیه باشگاه پرسپولیس و یا مسدود شدن حساب بانکی این باشگاه توسط یک طلبکار باشیم.
حالا از طرف سازمان خصوصیسازی کشور گفتهاند که باید برخی اعضای اقتصادی جایگزین اعضای هیات مدیره باشگاههای پرسپولیس و استقلال شوند. از طرفی باشگاه پرسپولیس هم خبر از تشکیل یک کمیته اقتصادی میدهد و میگوید طرحهایی در اختیار دارد که بعد از نهایی شدن قرار است به هیات مدیره اعلام شوند و مجوز به سرانجام رساندنش را دریافت کنند.
از طرفی گفته میشود دو باشگاه سرخابی از طریق سرمایهگذاری پول حاصل از فروش سهام باشگاه وام گرفته و از طریق سود همان سرمایهگذاری دارد اقساط وام را هم پرداخت میکنند. یک شرکت مخابراتی هم اسپانسر این فصل پرسپولیس شده تا اینطور به نظر بیاید که این بار باشگاه سرخ پایتخت موفق شده اقدامات اقتصادی خوبی را برای حل مشکلات مالی اش انجام دهد اما همین لیست مازاد دو نفرهای که یحیی گلمحمدی در نیم فصل اعلام کرد، نشان داد که نه باشگاه پرسپولیس چیزی از تجارت فوتبال میداند و نه سرمربی تیم که در این راه بتواند به باشگاه کمکی کند.
طبق معمول نام بازیکنان مازاد اعلام شد و باشگاه از طریق مذاکره رضایتنامه یکی را صادر کرد و با مقاومت دیگری بر سر پرداخت پول رضایتنامهاش مواجه شد و در نهایت بازیکن مازاد ماندگار شد تا حداقل پول رضایتنامه از چنگ باشگاه خارج نشود. احتمالا باید این کار را یک طرح اقتصادی برای پرسپولیس بدانیم! اما واقعا پرسپولیس توان انجام تجارت فوتبال را دارد؟! آیا تا به حال توان فروش بازیکن یا حتی انتقال قرضی به باشگاه دیگر در ازای دریافت پول تا به حال انجام داده است؟!
مربی، بازیکنی را نمیخواهد و باشگاه توان فروش آنرا در نقل و انتقالات ندارد. باشگاههای ایرانی کار تجاری را در این میدانند که بازیکن خودش حکم آزادیاش را بگیرد و آنوقت برای جذب او اقدام کنند و پرسپولیس هم از این قاعده مستثنی نیست. حتی بین مدیریت باشگاه و سرمربی وجود ندارد که زودتر شرایطی را فراهم آورند تا بازیکن را برای انتقالی معقول آماده کرده و از باشگاهها بخواهند برای خرید آنها اقدام کرده و شرایط مناسبی برای فروش آنها ایجاد کنند. کار اقتصادی در این فوتبال فقط به گرفتن اسپانسر خلاصه شده و خرید بازیکنی که خودش رضایتنامه در دست دارد و قرار است پول انتقال فقط به جیب بازیکن برود و سود حاصل از خرید هم نصیب باشگاه جدیدش شود! باشگاههای دیگر تا متوجه میشوند بازیکن آنها مورد توجه تیمهای دیگر هستند حاضرند آنها را تا پایان قراردادشان حفظ کنند و از فروش معقول آنها پولی نصیبشان نشود و در عوض تیم رقیب صاحب بازیکنشان نشود!!
ظاهرا قرار نیست تغییری جدی در تجارت فوتبال ایران صورت بگیرد و الگویی مناسب از فوتبال جهان دریافت کند. مدیریت باشگاههای ایرانی مفهوم اقتصاد را در مسائلی دیگر میدانند و نمیبینیم که عملکردی شبیه به تیمهای حاضر در لیگهای اروپایی و حتی برخی کشورهای آسیایی داشته باشند. حالا چرا فدراسیون فوتبال دورههای تجارت اقتصادی را برای تیمها برگزار نمیکنند و قوانین نقل و انتقالات باشگاهها را منطبق بر قوانین تجارت فوتبال نمیکنند خودش سوالی است که کاملا بیجواب مانده است!
در برخی از نهادهای دولتی از جمله وزارت ورزش و جوانان شاهد یک رویکرد متفاوت و استاندارد دوگانه در زمینه اجرای قانون هستیم.
هرکسو بعنوان مدیرعامل معرفی میکنن میخواد پول جمع کنه برای خودش که درآینده بتونه با این پول شغل بالاتری بگیره