- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان؛ برای کسانی که فوتبال را صرفا یک بازی و یک رقابت مردانه میدانند، پنجشنبه شب در خرمآباد یک شوک بزرگی برایشان بود. تیمی که با خون دل از لیگ یک بالا آمده، قرار بود در قامت میزبان پرچمدار یک شهر باشد اما فقط شاهد حجم زیادی از بیمنطقی، فحاشی، خشونت و قومگرایی بودیم؛ آن هم نه در شبکههای اجتماعی که در متن واقعیت در دل ورزشگاهی که باید نماد احترام باشد، نه انتقام.
پرسپولیس برای بازی با خیبر آمده بود، اما گویا زمین را با میدان جنگ اشتباه گرفته بودند. از همان سوت آغازین، باران فحشهای رکیک و نه فقط فوتبالی روی سر علی علیپور ریخت. بازیکنی که تنها جرمش این بود که زمانی در کنار علیرضا بیرانوند بازی میکرد. همان بیرانوندی که حالا مدتهاست در تبریز با پیراهن تراکتور بازی میکند و دیگر حتی ارتباطی با پرسپولیس ندارد.
دلیل این حجم از خشم؟ فحاشیهایی که ماهها قبل به بیرانوند شد. همان روزهایی که تماشاگرانی نه از تهران بلکه در یک ورزشگاه دیگر، روی اعصاب یکی از بهترین دروازهبانهای تاریخ فوتبال ایران رژه رفتند. حالا در حرکتی کاملاً وارونه، گروهی دیگر که خود را مدافعان شرافت لرها میدانند، تصمیم گرفتهاند انتقام بیرانوند را از کسی بگیرند که هیچ ربطی به آن ماجرا ندارد!
شعارها و فریادها رنگ و بوی فوتبال نداشت. بیشتر شبیه یک تجمع اعتراضی قومگرایانه بود تا تشویق یک تیم. بیرانوند اگر هم هدف توهین قرار گرفت، توهینکنندهاش مشخص بود. چرا این افراد همان روز صدایشان در نیامد؟ چرا حالا با فحش به علیپور، کتک به سرپرست تیم و آزار کادر فنی، تصمیم گرفتهاند غیرت لری را ثابت کنند؟
مگر غیرت یعنی ناسزا به خانواده یک بازیکن؟ مگر قومگرایی یعنی تشویق خشونت؟ اگر قرار باشد هربار یک ورزشکار لر، ترک، کرد یا عرب مورد توهین قرار گرفت، طرفدارانش وارد فاز تلافی شوند، آن هم از مسیر غلط، دیگر از فوتبال چیزی جز تسویهحساب خیابانی باقی نمیماند.
این درحالی است که خشونت تنها به فحاشی ختم نشد. در پایان بازی، در شرایطی که پرسپولیس موفق شده بود از این جو سنگین عبور کند و بازی را ببرد، اوج بیقانونی رقم خورد؛ جایی که سرپرست باشگاه با ضرب و شتم از ورزشگاه بدرقه شد. فیلمها نشان میدهند که ماموران امنیتی فقط تماشا کردند. نه برخوردی شد، نه واکنشی. نه عذرخواهی، نه حتی اعلامیهای برای حفظ ظاهر.
سکوت سازمان لیگ، فدراسیون و مسئولان خیبر برابر چنین صحنههایی از خود اتفاق هم خطرناکتر است. وقتی توهین و خشونت بیپاسخ بماند به یک قاعده تبدیل میشود. قاعدهای که در آن، هرکس صدایش بلندتر باشد، مشتاش محکمتر باشد و ناسزایش زشتتر باشد، حق بیشتری دارد.
باز هم پرسپولیس قربانی همیشگی این خشونتها شد و باید سکوت کند. تیمی که همیشه نمایندهای از تمام اقوام ایران در ترکیبش دارد، حالا تنها به این جرم که یکی از ستارههای سابقش لر بوده، مورد هجوم فیزیکی و لفظی قرار میگیرد. انگار یادشان رفته که علیرضا بیرانوند با پیراهن پرسپولیس به ستاره تبدیل شد و با حمایت همین باشگاه افتخار آفرید و با تکیه بر نام پرسپولیس به قلب تیم ملی راه یافت و شماره یک تیم ملی شد.
واقعیت این است که آنچه در خرمآباد رخ داد، نه فوتبال بود، نه حمایت از بیرانوند، نه دفاع از شرافت قومی. آنچه دیدیم، فقط یک صحنه از سقوط بود. سقوط اخلاق، سقوط عقل و سقوط امید به اینکه فوتبال جایی برای فرهنگ باشد. پرسپولیس شاید امتیاز را برده باشد، اما آنکه حقیقتاً شکست خورد، فوتبال بود. اگر این سکوت مسئولان ادامه یابد، خیلی زود نوبت سقوط انسانیت از سکوها هم خواهد رسید.