به روز شده در: ۱۹:۰۶ چهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۲
شکایت هوادار فولاد از علیرضا منصوریان/ سند شکایت

شکایت هوادار فولاد از علیرضا منصوریان/ سند شکایت

گویا هواداران فولاد از سرمربی فصل گذشته خود شکایت کرده‌اند و کار به مراجع قضایی کشیده شده است.

نظرات: ۰بازدید: ۹۰۹
۳۸۲۱
تعداد بازدید: ۱۹۱۴
يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۰
رئیس اسبق فدراسیون کشتی از رفاقت دیرینش با «گلپا» خواننده قدیمی می‌گوید. از اینکه در سالن آزادی با درآوردن کفش‌هایش، اشک او را درآورده است.

به گزارش میدان، محمدرضا طالقانی بی‌شک یکی از چهره‌های تاثیرگذار ورزش ایران است، مردی که خوب حرف می‌زند و همیشه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. حضور او در جشن تولد ۸۹ سالگی «گلپا» یا همان اکبر گلپایگانی استاد ساز و موسیقی اصیل ایرانی که شاید از نگاه عده‌ای در تناقض با دوستی و رفاقت نزدیکش با گلپا و حضور در جشن تولدش باشد، بهانه‌ای شد که با قهرمان سابق کشتی و رئیس پیشین فدراسیون گفت‌وگوی متفاوتی داشته باشیم.


-تصویرتان را در فیلم منتشرشده در جشن تولد آقای گلپا دیدیم. حضور شما در این مراسم برای‌مان جالب بود.
بله، چند وقت پیش بود، یک عده آدم برای تولد این مرد بزرگ دور هم جمع شده بودند، از خواننده و هنرپیشه و اهل هنر و موسیقی و ورزشکار، اتفاقا راجع به من هم گفت طالقانی یک جایی از من دفاع کرده و... او گفت طالقانی را می‌شناختم که ورزشکار بود و از همان وقت‌ها او را می‌شناختم اما روزی که دیدم در سالن آزادی او بعد از قهرمانی تیمش گریه کرد و کفش‌هایش را درآورد، زار زار گریه کردم.


-جهانی ۱۹۹۸ تهران را می‌گفتند؟
بله، می‌گفت تو مسئولیت تیم را داشتی و تیمت قهرمان جهان شد اما به خودت اجازه ندادی روی تشک بیایی و به رسم ادب آنجا را بوسیدی.


-آشنایی و رفاقت‌تان به چه زمانی برمی‌گشت؟
پدرش میدان اعدام (محمدیه فعلی) بود، من او را در محل می‌دیدم. بعدا زمانی که مادر من فوت کرد، اکبرآقا به ختم مادرم آمد، ناصر ملک‌مطیعی، داریوش ارجمند و... هم آمدند و راه بسته شده بود. بعدا ماهیانه یک جایی می‌رفتیم که جلسه‌ای بود. اغلب جایی که می‌رفت زنگ می‌زد من هم می‌رفتم. ما گاهی خانه‌اش هم می‌رفتیم. تولدش سرفصل جدیدی بود، خیلی‌ها آمده بودند.


-خیلی‌ها از حضور شما در تولد آقای گلپا تعجب کردند، چون همیشه نام‌تان در بهمن پررنگ‌تر از قبل می‌شود و در مراسم استقبال از امام خمینی (ره) حضور داشتید و این از نگاه برخی با هم در تناقض است.
من هیچ وقت سیاسی نبودم، یک دفعه بعد از برهم زدن یک جام قبل از انقلاب، سر از پاریس درآوردم. حاج مهدی عراقی و مهندس بازرگان گفتند برای استقبال از امام به پاریس برویم. بعد‌ها خیلی‌ها ایراد گرفتند و حرف‌های بدی زدند. گفتند مگر تو بچه مسلمون نیستی، چرا با امثال این هنرمندان ارتباط داری؟ در جواب‌شان گفتم من ایرانی مسلمانم. با اکپر گلپایگانی و ناصر ملک‌مطیعی و... همیشه رفاقت داشتم. گلپایگانی در این سال‌ها اینجا مانده، درحالی که از یونسکو ماهیانه ۵ هزار دلار به او می‌دهند و دکترای افتخاری هنر دارد. اگر او جلوی محمدرضا پهلوی خوانده ببینید چه چیزی خوانده، چرا هنوز از اسمش می‌ترسید؟ او جلوی شاه از حضرت علی (ع) خوانده؛ می‌دانید آخرین آهنگ اکبر آقا چیست؟ این آدم اینقدر آدم موحد و متدینی است که با خدای خودش راز و نیاز می‌کند. من در تلویزیون هم گفتم که افتخار می‌کنم ایرانی‌ام، افتخار می‌کنم برای این مملکت کار کنم. برای من که ۵ برادرم آمریکا هستند، رفتن که کاری نداشته اما مانده‌ام، چون اینجا را دوست دارم. من از خیلی‌ها اینجا را بیشتر دوست داشتم.


-زمانی هم که مسئولیت کشتی را برعهده داشتید، خیلی‌ها این مسائل را درموردتان عنوان می‌کردند.
من همیشه گفتم از من هر چه می‌خواهید بد بنویسید. خود شما هم شاهد بودید که یک بار نگفتم چرا از من بد نوشتید. یک نفر بگوید من به او اعتراضی کرده‌ام. دنبال سفر نبودم، چیزی برای خودم نگرفتم. هر کاری کردم به عشق مردم بود.


-خاطرم هست که از بازار هم به کشتی پول آوردید، بازاری هم بودید.
نه، پدرم ۵۰ سال پیش ورشکست شد، بعد من در حجره این و آن کار می‌کردم که وقتی هم در کشتی خوب شدم و داشتم سری در سر‌ها درمی‌آوردم، از بازار اخراج شدم، چون گفتند هر وقت به تو احتیاج داریم نیستی و باشگاهی. پدرم به مکه رفت و وقتی برگشت، رئیسش همه چیز را بالا کشیده بود. تعدادمان زیاد بود، ۱۲ نفر بودیم، ۶ برادر و ۶ خواهر. یک سره باید بازار کار می‌کردم. در هنرستان امید درس می‌خواندم و عصر‌ها پاچنار بودم.


-به استخدام راه آهن هم درآمدید.
زمانی که چهار قهرمان کشتی فوت کردند، ۴ قهرمان دیگر ورزشی جای آن‌ها به استخدام راه‌آهن درآمدند. البته من کارم ورزش بود اما هیچ وقت کار دولتی نکردم. اگر فدراسیون کشتی بودم، برای مردم بوده، هیچ جا از هیچ کسی دفاع نکردم جز چیزی که برای مردم باشد.


-با این شرایط چطور سمت کشتی آمدید؟
آقای ابوطالب طالبی قهرمان کشتی، در بازار رفوگر بود، نگاهش کرده و کِیف می‌کردم. یک روز صحبت کردم و گفتم دوست دارم کشتی بگیرم. گفت بیا به میدان منیریه، باشگاه سعدیان. ۱۰ تا یک تومانی داشتم، با ۸ تومانش یک دوچرخه خریدم که با آن به باشگاه بروم. از منیریه با ۱۵ زار یک دست دوبنده و گرمکن خریدم و با ۵ زار اسمم را باشگاه نوشتم و شدم کشتی‌گیر. ۱۵-۱۶ سالم بود.


-چه شد که مسئولیت کشتی تهران را قبول کردید؟
تازه کشتی‌گیر جوانی بودم، بعد از آنکه در جام‌جهانی لوزان دستم شکست عملا از کشتی دور افتادم. تازه انقلاب شده بود، مهندس بازرگان گفت برو استاندار شو، گفتم من نمی‌توانم و ورزشی هستم. گفت تا با امام پاریس بودی، به عنوان بادیگارد خصوصی کار کن، گفتم یک جا به من بدهید که کار ورزشی انجام دهم. سالن محمدرضای سابق که الان سالن هفت‌تیر است را به من دادند. اول رئیس آنجا شدم. بعد هم رئیس هیات کشتی تهران. همه کار می‌کردم که مردم برای حضور در این سالن تهییج شوند. کتابخانه درست کردم، یک سالن را به نام موحد کردم، یک سالن را به نام صنعتکاران. سالن وزنه را هم به اسم محمد نصیری. در تمام سالن همه چیز مجانی بود. تشک کشتی را عوض کردم.


-این روز‌های محمدرضا طالقانی هم جالب می‌گذرد. بدون سِمت و مسئولیت اما همیشه پرکار و پربرنامه.
هر روز یک جا می‌روم. یک برنامه و یک خیریه. هر کاری هم بکنی، یک چیزی درمی‌آید. من نه در فضای مجازی هستم و نه به این حرف‌ها اهمیتی می‌دهم. این روز‌ها هم چند فیلم در جشنواره فیلم فجر دیدم.


-کدام فیلم‌ها را؟
حدودا ۷-۸ تا فیلم دیدم، از علفزار خوشم آمد. ملاقات خصوصی هم خوب بود. از قرار قبلی هم بدم نیامد.

نظرات کاربران
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
Iran (Islamic Republic of)
رضا
0
0
يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
چقدر پیر شده
چقدر باهاش خاطره داریم
Iran (Islamic Republic of)
محسن
0
0
يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
بنظرم ایشون بهترین رئیس فدراسیون کشتی در تاریخ ایران هستند یه لوطی با مرام که همه مردم دوستش دارند
Iran (Islamic Republic of)
کشتی دوست
0
0
يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
چه جالب و چه سرگذشت باحالی. حاج آقا تنت سلامت و دلت خوش که این مردم همیشه دوستت دارند
ارسال نظر
خاطره‌بازی با برانکو/ ویدیو

خاطره‌بازی با برانکو/ ویدیو

جام کافا بهانه‌ای شد تا دوباره برانکو را در قاب تصویر ببینیم؛ سرمربی که فوتبال ایران تا سال‌ها مدیون زحمات اوست.

نظرات: ۰بازدید: ۸۸۴