- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان، پرسپولیسِ این روزها دیگر تعجب کسی را برنمیانگیزد؛ تیمی که میآید تا نباختن را تجربه کند، نه بردن را و دیگر هیچ رنگ و بویی از ارتش سرخ همیشه آتشین و پرشور ندارد. تساوی یک بر یک مقابل گلگهر، شبیه ادامه یک سریال خستهکننده و تک خطی بود؛ تیمی که میخواهد مطمئن بازی کند و خودش را از دور باطل تساوی بیرون بکشد اما در نهایت چیزی جز رکود نصیبش نمیشود.
در شهر قدس پرسپولیس طبق معمول شروعی محتاط داشت. مالکیت توپ بالا بود، پاسها کوتاه و بیخطر و بازی بیشتر در نواحی بیاثر زمین جریان داشت. وقتی گلگهر در نیمه دوم روی ضدحملهای ساده به گل رسید، شوک خاصی به تیم وارد نشد و فقط اعتراض سکوها بیش از پیش بالا گرفت؛ چراکه همه میدانستند دیر یا زود چنین اتفاقی میافتد. به قول کاپیتان عالیشاه "تیمی که گل نزنه، گل میخوره!" پنالتی علیپور نیز صرفا بازی را مساوی کرد و بیش از آنکه نشانه بازگشت باشد، فقط حکم تأخیر در شکست داشت.
هاشمیان بعد از بازی طبق روال این شش هفته اخیر، در نشست خبری از تلاش بازیکنان، پیشرفت تیم و از موقعیتهایی که ساخته شده صحبت کرد. سناریویی از پیش تایینشده که دیگر تمامی هواداران از بَرَند! سرمربی باشخصیت سرخپوشان همچنین طبق معمول از هواداران طلب صبر کرد و ادعا کرد که شرایط در این تیم روز به روز بهتر خواهد شد؛ گویی که نه صدای سکوها را میشنود و نه آمار تیمش پس از هر بازی را میبیند. به بیانی واضحتر: صُمٌّ بُكْمٌ! پرسپولیس پنج هفته است با یک شکل ثابت بازی میکند، با یک نتیجه ثابت و با توجیهی ثابت. تیمی که نه سقوط میکند و نه اوج میگیرد بلکه فقط نفس میکشد تا زنده بماند.
هواداران دیگر این نمایش را حفظاند. میدانند بازی چطور شروع میشود، چطور گل میخورد و چطور در نهایت با مساوی تمام میشود. خشمشان نه از باخت، بلکه از بیتفاوتی است؛ از تکرار، از اینکه تیم محبوبشان به نقطهای رسیده که مساوی دیگر عجیب نیست، بلکه عادت شده است و کادرفنی و مدیریت باشگاه برای آن هیچ تدبیری ندارند. تنها از همه آنها در اخبار تیترهای امیدوراکننده باقی میماند و در عمل هیچ.
پرسپولیس شاید هنوز در این هفتهها مقابل تیمی شکست نخورده باشد اما در معنای بزرگترِ فوتبال، مدتهاست که پیروز هم نمیشود؛ نه در زمین و نه در ذهن هواداران. و تا وقتی فلسفه تیم «نباختن» باشد، بردن فقط یک اتفاق است، نه هدف.