- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان، میزبانی چادرملو اردکان از پرسپولیس در هفته چهارم لیگ برتر بیش از آنکه نمایش فوتبال باشد، آیینهای بود از بحران زیرساخت در فوتبال ایران. ورزشگاه تختی تهران که به اجبار بهعنوان محل برگزاری انتخاب شد، نه زمین استانداردی داشت و نه ساختاری درخور یک لیگ حرفهای؛ جایی که قرار بود میزبان یک تقابل حساس باشد، اما بیش از آنکه صحبت از فوتبال و نمایش ۲ تیم مطرح شود، کیفیت زمین و شرایط برگزاری مسابقه به سوژه اصلی تبدیل شد.
چمن ورزشگاه تختی به معنای واقعی کلمه افتضاح بود. زمینی تکهتکه و ناهموار که کوچکترین استپ توپ روی آن چندین ثانیه زمان میبرد. سرمربیان هر ۲ تیم پس از بازی تأکید کردند کیفیت پایین زمین نهتنها ریتم مسابقه را از بین برده بلکه بازیکنان را هم در کنترل و پاس دادن دچار مشکل جدی کرده بود. اعتراضها هم محدود به نیمکتها نبود؛ بازیکنان ۲ تیم بارها در جریان مسابقه و حتی پس از آن به وضوح از وضعیت زمین گلایه داشتند.
مشکلات اما تنها به مستطیل سبز ختم نمیشد. جایگاه هواداران وضعیت اسفناکتری داشت؛ نه نظمی برای ورود و خروج وجود داشت و نه سازوکاری برای کنترل جمعیت. بینظمی ساختاری در جایگاه هواداران بیداد میکرد، هیچ مکانیزمی برای ورود و خروج تماشاگران وجود نداشت و هرکس از هر مسیری که میخواست به سکوها میرسید. این صحنهها بیش از آنکه یادآور لیگ برتر حرفهای باشد، شبیه مسابقات آماتور محلات بود. چنین صحنههایی نه تنها امنیت را زیر سؤال میبرد، بلکه نشان میدهد اصول اولیه مدیریت رویداد ورزشی همچنان در فوتبال ایران غایب است.
بحران حتی به پس از سوت پایان بازی هم کشیده شد و ماجرا وقتی عجیبتر شد که در میکسدزون و نشست خبری، برق ورزشگاه چندین بار قطع شد. اتفاقی که نهتنها خبرنگاران و رسانهها را سردرگم کرد، بلکه فضای نشستها را هم تحت تأثیر قرار داد. اگر فوتبال ایران را حرفهای مینامیم، قطع برق در میکسدزون یک بازی لیگ برتر جز آبروریزی چه معنای دیگری دارد؟
در همین رابطه داوود رفعتی، دبیر کارگروه استانداردسازی ورزشگاهها نیز پس از این مسابقه در اظهاراتی تأملبرانگیز اعلام کرد که «چاه آب ورزشگاه خشک شده و آبی که برای آبیاری از بیرون آوردند، آلوده بوده است.» چنین توضیحی نهتنها بهانهای برای توجیه وضعیت اسفبار چمن نیست، بلکه خطری جدی برای سلامت بازیکنان به شمار میرود؛ چرا که هرگونه جراحت روی زمینی که با آب آلوده آبیاری شده باشد، میتواند منجر به عفونت و مشکلات جدی پزشکی شود. این مسئله عمق فاجعه در مدیریت زیرساختهای فوتبال ایران را بیش از پیش آشکار میکند.
توجیه مسئولان برای انتقال میزبانی چادرملو به ورزشگاه تختی هم شنیدنی است. آنها اعلام کردند ورزشگاه شهید نصیری یزد، محل اصلی میزبانی اردکانیها، آماده برگزاری مسابقات نیست. نتیجه این شد که تیم یزدی، به اجبار به تختی آورده شد؛ ورزشگاهی که شرایطش حتی بدتر و وخیمتر از نصیری توصیف میشود و بهزعم بسیاری هیچ نسبتی با استانداردهای لیگ برتر ندارد. درواقع انتخاب میان ۲ زمین غیراستاندارد و بد و بدتر چیزی جز نشانهای از ورشکستگی زیرساختی فوتبال ایران نیست.
جالبتر اینکه روز بعد از بازی، خبر رسید مدیر ورزشگاه تختی و پیمانکار زمین چمن این استادیوم به کمیته اخلاق احضار شدهاند اما تجربه فوتبال ایران نشان داده که این احضارها بیشتر جنبه نمایشی و مصرف رسانهای دارند تا نتیجه عملی و بعید است اتفاق خاصی رخ دهد. در نهایت همه چیز به همان روال قبل ادامه پیدا میکند و تیمها همچنان باید در زمینهایی به میدان بروند که کوچکترین شباهتی به استانداردهای حرفهای ندارند.
مشکل البته محدود به تختی نیست و باید پذیرفت که تختی تنها یک نمونه است. اغلب ورزشگاههای تهران و شهرهای دیگر در وضعیت مشابهی قرار دارند. وقتی بستر رقابت اینگونه بیکیفیت و غیرحرفهای است، انتظار تولید فوتبال مدرن، بازیکن استاندارد و نتیجه بینالمللی چیزی جز توهم نخواهد بود. لیگ برتر ایران امروز بیش از هر چیز، قربانی زمینهایی است که حتی تعریف "چمن فوتبال" را مخدوش میکنند.