- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان، سالهاست که در مدیریت ورزش کشورمان، به جای تفکر، برنامهریزی و آیندهنگری، با فرمان و دستور و کلمات دستوری سعی بر حل مشکلات داشتیم. مدیرانی آمدند و رفتند که گمان داشتند با گفتن کلمه «باید» یا نوشتن یک بخشنامه، میتوان مسیر قهرمانی را هموار کرد اما تجربه بهروشنی نشان داده که این روش، نهتنها نتیجهای نداشته، بلکه گاه به کلمهای ضد تبدیل شده و دستاوردهای ورزش را هم بر باد داده است.
استفاده از واژه «باید» اگر پشتوانه برنامهریزی، نظارت و کار کارشناسی نداشته باشد، چیزی جز اشباع کاذب برای گوینده نیست. قهرمانی و موفقیت ورزشی نه با فرمان دادن، که با تلاش مستمر، سرمایهگذاری اصولی و پرورش نیروهای متخصص به دست میآید.
شروین اسبقیان، معاون توسعه ورزش و قهرمانی با سخنرانی در مجمع فدراسیون تیروکمان که گفته بود «تیر و کمان باید در ناگویا مدال کسب کند» اظهار نظری دور از انتظار داشته است. چراکه همه میدانیم مدال با دستور به دست نمیآید؛ مدال، حاصل برنامه و کار جدی است، نه یک جملهی دستوری.
نکته اساسی را نباید فراموش کرد باید تنها زمانی معنا دارد که توقع بیجا نباشد چگونه میتوان از فدراسیونی که در رقابتهای جهانی چنگدو حتی کمترین مقام را هم کسب نکرده، انتظار مدال در آوردگاههای بزرگتر داشت؟ پیشنیاز هر مطالبهای، واقعبینی است.
از سوی دیگر، فدراسیونهایی که ظرفیت مدالآوری دارند، باید با جدیت بیشتری کار کنند. نمیتوان با پنهان شدن پشت جمله کلیشهای «نتیجه مهم نیست» ناکامیها را توجیه کرد. این جمله نه تنها حقیقت را تغییر نمیدهد، بلکه تنها نوعی خودفریبی است. ورزش قهرمانی یعنی رقابت برای نتیجه و نتیجه یعنی مدال. هر تعبیر دیگری، جز اتلاف منابع و سرگردانی ورزشکاران، دستاوردی ندارد.
تناقض در نگاه مدیران
در سالهای اخیر بارها شاهد بودیم که برخی رؤسای فدراسیونها، پس از ناکامی در رقابتهای بینالمللی، با این جمله که «مدالآوری هدف اصلی ما نیست» سعی در توجیه عملکرد خود داشتند. گاه نیز وعدههای عجیب دادند و پس از شکست، با بهانهجویی یا سکوت، از زیر بار پاسخگویی شانه خالی کردند.
اما پرسش اصلی این است: اگر مدالآوری هدف نیست، پس هدف از این حجم اعزام به مسابقات خارجی چیست؟
چرا این همه هزینههای کلان صرف میشود؟ برای تجربهاندوزی؟ برای گردش مدیران و همراهان در کشورهای خارجی؟ یا برای افتخارآفرینی ایران؟
نتیجه اعزامها؛ سهم اندک مدالها
نمونه اخیر آن، کاروان اعزامی ایران به بازیهای جهانی چنگدو در چین بود. تیمهای کاراته، ووشو, تیروکمان، اسکیت، قایقرانی (کانوپولو)، سهگانه، بیلیارد و کیکبوکسینگ راهی مسابقات شدند.
حاصل این اعزام گسترده چه بود؟
۳ مدال طلا :۲ ووشو، ۱ کاراته
۱ مدال نقره : ووشو
۳ مدال برنز : اسکیت، ووشو، کاراته
بار دیگر بار اصلی مدالآوری بر دوش رشتههای رزمی افتاد؛ رشتههایی که همواره ناجی کاروان ایران بودند. اما سایر رشتهها؟ نه تنها دستاوردی نداشتند، بلکه حتی در بعضی موارد، اثری از نامشان هم در کارنامه نبود. اعزام بدون آمادگی و بازگشت با بهانه.
اکنون زمان آن رسیده است که مسئولان ورزش کشور، یک بازنگری جدی در سیاستها و رویکردهای خود داشته باشند. دیگر نمیتوان با تکیه بر شعار و کلمات دستوری، آینده ورزش را تضمین کرد. مدالآوری بایدی است، اما نه از جنس فرمان و دستور؛ بلکه باید برخاسته از برنامه، سرمایهگذاری، پشتکار و تخصص باشد.
اگر قرار باشد میلیاردها تومان صرف اعزام کاروانها شود، اما دستاوردی جز چند مدال پراکنده به دست نیاید، این پرسش بیپاسخ خواهد ماند:
پس فلسفه ورزش قهرمانی و این همه هزینههای سنگین چیست؟
ورزش ایران نیازمند صراحت، شفافیت و پاسخگویی است. نیازمند مدیرانی که بهجای تکرار کلیشه «نتیجه مهم نیست یا فلان رشته باید مدال بیاورد»، مسئولان بپذیرند که قهرمانی و مدال، نهتنها مهم است بلکه هدف اصلی ورزش قهرمانی است اگر غیر از این بود، چه نیازی به رقابت، اردو، اعزام و هزینههای کلان؟
امروز ورزش ایران در دو راهی مهمی ایستاده است: یا همچنان در دام شعارها و بایدهای بیپشتوانه گرفتار بماند؛ یا با شجاعت، برنامهریزی و نگاه بلندمدت، مدالآوری واقعی را به یک بایدِ عملی تبدیل کند.