- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان، مارکو باکیچ هافبک مونتهنگرویی جدید پرسپولیس با رزومهای پر از نامهای بزرگ وارد فوتبال ایران شد؛ از تورینو و فیورنتینا گرفته تا براگا و آلکورکون. سابقه بازی در شش لیگ اروپایی و بیش از ۳۰ بازی ملی شاید در نگاه اول چشمگیر به نظر برسد اما وقتی آمار دقیق عملکردش زیر ذرهبین میرود، نتیجه چندان خیرهکننده نیست.
در نگاه اول ۳۵ بازی ملی شاید آنقدر دهن پرکن باشد که تحسینها را برانگیزد اما با دقت بیشتر او در این تعداد بازی حتی یک گل هم به ثمر نرسانده و نقش چندان موثری هم نداشته است. باکیچ از آن دسته بازیکنانی است که بیشتر در "لیست" هستند تا در "جریان بازی".
باکیچ در ۲ فصل گذشته برای باشگاه OFI کرت در سوپرلیگ یونان بازی کرده؛ تیمی متوسط در لیگی نهچندان سطح بالا. در مجموع سه فصل، ۷۰ بار به میدان رفته اما فقط ۸ گل زده و ۴ پاس گل داده است. برای بازیکنی در پست هافبک میانی این آمار بیشتر شبیه یک نیمفصل خوب است، نه کارنامهای که باشگاه پرسپولیس روی آن شرط ببندد.
پیش از آن، او در تیم بودوچنوست در کشور خودش، مونتهنگرو، بازی کرده و ۵ گل در ۱۲ بازی به ثبت رسانده بود. آماری نسبتاً خوب اما در لیگی که سطح فنی و رقابتیاش قابل مقایسه با لیگ ایران یا حتی یونان نیست.
مسئله مهمتر اما نقش و جایگاه باکیچ در تیمهای قبلیاش است. او در اکثر دوران حرفهایاش بازیکن جانشین بوده؛ کسی که بیشتر از روی نیمکت بلند میشود تا تأثیرگذار واقعی در زمین باشد. حتی در باشگاههایی مثل تورینو و فیورنتینا در سری A، تنها ۲ بار به میدان رفته است. این یعنی تجربه حضور دارد، اما نه آنقدر که تجربه مؤثر حساب شود.
در حالی که پرسپولیس در خط میانی به دنبال بازیکنی طراح، باهوش و با دید بالا میگردد، جذب باکیچ بیشتر شبیه راهحل نمایشی است تا درمان واقعی. انگار رزومه بینالمللی و پاسپورت اروپایی، هنوز هم در فوتبال ایران وزنی بیشتر از عملکرد واقعی دارد.
در نهایت، حضور مارکو باکیچ را شاید بتوان اینطور خلاصه کرد؛ بازیکنی با سابقه سفر زیاد و بازی کم. حالا باید دید آیا او میتواند در فوتبال پرحاشیه و پرانتظار ایران جبران سالهایی را بکند که در سایه ماند، یا این هم صرفاً یک انتقال پرزرقوبرق دیگر است که در مستطیل سبز چیزی برای گفتن نخواهد داشت.