- صفحه اصلی
- فوتبال ایران
- کشتی و وزنهبرداری
- توپ و تور
- رزمی
- ورزش زنان
- سایر ورزشها
- ورزش جهان
- چند رسانه ای
به گزارش میدان، رشته شنا یکی از پرمخاطبترین ورزشها در جهان است که تماشاچیان رقابتهای المپیکی این رشته، باید گرانترین بلیطها را بخرند. از دیدگاه اسلامی نیز رشته شنا یکی از ورزشهای سفارش شده در دین است که اهمیت بسیار بالایی دارد. با این حال ورزشهای آبی در ایران که به عقاید مذهبی بسیار اهمیت میدهد و تلاش زیادی نیز برای کسب جایگاه، در ورزش دنیا دارد، مورد لطف واقع نمیشود. در المپیک پاریس، سامیار عبدلی موفق شد رقابت قابل توجهی داشته باشد اما این رقابت برگرفته از تمرینات خوب ملیپوش کشورمان در کشور آلمان و زیر نظر مربیان بوندسلیگا است. دیگر ورزشکارانی نیز همچون مهرشاد افقری نیز در این رشته فعالیت دارند که به علت برخی کمبودها نمیتوانند به جایگاه مورد نظر دست پیدا کنند. شنا نیازمند اردوهای منظم و مسابقات پرتعداد است که سطح ورزشکار را ارتقا دهد. نه تنها در رشته شنا بلکه در همه ورزشهای آبی ایران، بزرگترین مشکلی که وجود دارد کمبود بودجه است اما وزارت ورزش و جوانان با عدم تامین بودجه کافی، انتظار دارد که در رویدادهای بزرگی همچون بازیهای آسیایی، کسب مدال داشته باشیم. رقبایی مثل چین و ژاپن که در رشتههایی همچون شنا، شیرجه و واترپلو در آسیا سرآمد هستند، هم سخت افزار و مجموعههای ورزشی مناسبی را میسازند و هم اردوهای طولانی مدتی را برای ملیپوشان برگزار میکنند و نتیجه آن نیز در همه رویدادهای بزرگ مشخص است که روی سکو میایستند. تاکیدی که وزارت ورزش و دین مبین اسلام روی رشتههای آبی دارد، نشانگر این است که باید همچون رشته کشتی روی آن سرمایهگذاریهای سنگین انجام شود؛ در همه دورههای المپیک، یکی از بحثهای داغ، حذف رشته کشتی است و در برخی ادوار نیز شاهد محدودسازی این رشته با کمکردن تعداد دستههای وزنی هستیم اما ورزشهای آبی هر سال پرقدرتتر از گذشته در این رویدادها برگزار میشود. تعداد استخرهای استاندارد در کشور بسیار محدود است و حتی در تهران نیز امکانات آسیبدیدهای در دست فدراسیون قرار دارد. در شهرستانها اکثرا استخرها برای کسب درآمد به بخش خصوصی واگذار میکنند و قهرمانان به سختی باید محلی برای تمرین حرفهای پیدا کنند. البته مهمتر از این مسئله نیز کسب درآمد قهرمانان است که در دوران ورزش حرفهای بسیار سخت و محدود میشود و از طرف دیگر وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک نیز حمایت لازم را انجام نمیدهد. فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو که سه رشته المپیکی را مدیریت میکند، بودجهای حدود ۳۵ میلیارد تومان دارد ولی فقط باید مبلغی حدود یک میلیارد و پانصد تومان، حقوق پرسنل خودش را بدهد. اگر در تهران، اردویی برای ملیپوشان واترپلو در نظر گرفته شود، هزینه غذای ماهیانه آنها به تنهایی حدود ۶۰۰ میلیون تومان میشود که این مسئله جدای از هزینههای میلیاردی اعزام تیم به مسابقات برون مرزی یا اردویهای بین المللی مشترک است. تیم ملی واترپلو در لیگ جهانی به میزبانی ترکیه فقط ۳۵ هزار دلار برای اسکان تیم هزینه کرد که با حساب پول بلیط و هزینههای جانبی باید ۴ میلیارد را برای یک اعزام کوچک حساب کنیم. در حال حاضر ورزشکاران ایران در رشتههای آبی سن و سال بسیار پایینی دارند که یعنی برای المپیکهای آینده نیز سرمایه بسیار خوبی در دست داریم ولی این موضوع نیازمند حمایت قدرتمند از آنهاست. سام واژیر ۱۶ ساله که برای اولین بار در تاریخ کشور به مقام چهارم شیرجه جهان دست پیدا کرد، چطور باید حمایت شود؟ سامیار عبدلی ۲۱ ساله که برای درس خواندن در آلمان زندگی میکند چطور باید هزینه زندگی و تحصیل را در کنار ورزش حرفهای بدست بیاورد؟ ملیپوشان واترپلو که کمتر ۲ ماه پیش، برای اولین بار به جمع چهار تیم برتر لیگ جهانی رسیدند، چطور میتوانند هم کار کنند و هم روزی ۲ وعده تمرین سخت در آب داشته باشند؟ هزینههای یک فدراسیون با این سرمایههای شگفتانگیز در مقایسه با قرارداد یک فوتبالیست عدد عادی است که وزارت ورزش نه تنها آن را تامین نمیکند، بلکه توقع کسب مدال در بازیهای آسیایی را نیز بارها تکرار کرده است. رشته شیرجهای که در کشور کمتر از انگشتان یک دست تخته پرش استاندارد دارد و یا شنایی که توانایی اردوهای منظم نداشته باشد و یا واترپلویی که نمیتواند مسابقات مکرری را ببیند، چطور میخواهد پیشرفت کند؟